پنج شنبه 1/20/ 1388تالار اندیشه حوزه هنری ،شاهد بر گزاری مراسم پانزدهمین سالگرد شهادت
سید مرتضی آوینی بود .
نمی خوام در این دلنوشته جنجال به پا کنم یا کسی رو نقد کنم .
امسال علی رغم این که قصد نداشتم در این مراسم شرکت کنم ااما نمی دونم چه عاملی باعث شد تا پام به حوزه هنری باز بشه
مراسمی که هر سال درسالگردشهادت سید برگزارمیشه وهر کس نظرات خود را دررابطه با شخص وشخصیت سید بیان می کند .
امسال همه آمده بودند، خانواده ،دوستان، منتقدان، سینمایی ها،
اما جای برو بچه های روایت فتح خالی بود، جایی که کم کم داره تعطیل میشه .
همه آمده بودند، همه کسانی که به نحوی در مقطعی همراه سید بودند چه در کنارش وچه در مقابلش
چه کسانی که حامی اش بودند و چه کسانی که از او شخصیتی سکولار و روشنفکری متحجر می ساختند .
اما چیزی که خیلی برایم ناراحت کننده بود این بود که شخصیت ها یی در این مراسم از سید گفتند که بعضی ها اصلا با سید ارتباطی نداشتند وبعضی کسانی بودند که در ایام سردبیری سید بر نشریه سوره مرتب به او نامه می نوشتند واز او می خواستند که برنامه خود را تعطیل کند، آخه دوران سازندگی بود وبرنامه های آوینی جنگ رو دوباره در اذهان مردم زنده میکرد.
یا شخصی که در صدا وسیما همیشه برنامه سید رو به چالش می کشید حالا در قالب یک تحلیل گر از برنامه های سید تجلیل می کند.
توی این مراسم همه از شخص سید گفتند اما هیچ کس از شخصیت سید مرتضی چیزی نگفت .
سید مرتضی به چه دیدی به دفاع مقدس نگاه می کرد که مستند هایش بعد از گذشت چندین سال حال راهی را برای فیلم سازان ومستند سازان ما باز کرده که پیام انقلاب رو به همه عالم صادر کنند
سید به شاگردان چه چیزی اموخت که هر کدام از آنها در هر گوشه ای از سینما صاحب نظر شدند محمد علی فارسی؛ کیومرث پور احمد ؛ حسین لطیفی
کتاب دا که در
پست قبلی به اون اشاره کردم که الان به چاپ بیست وچهارم رسیده سید مرتضی در هفده سال پیش از مولفش در خواست
مصاحبه داشته است
یادم از اون خاطره محمد علی فارسی افتاد که می گفت توی مونتاژ شهری در آسمان سید چندین بار وادارم کرد تا دوباره برنامه رو مونتاژ کنم
آخرش گفتم سید تو چند بار منو وادار کردی تا برنامه رو مونتاژ کنم اما پول یک بار مونتاژ رو به من میدی
چی رو میدید که من نمی دیدم حالا بعد از چندین سال می فهمم عمق بینش سید مرتضی رو .
دیگه نتونستم طاقت بیارم اومدم از مراسم بیرون وخودم رو رسوندم کنار
مزار سیدبه قول
باران: بابای آسمانیم کمک کن تا بینشی داشته باشم که از تو سید مرتضی اوینی ساخت