کاش یک شب باز مهمان دو چشمت میشدم
ریزه خوار مشرق خوان دو چشمت میشدم
کاش یک شب میگذشتم از فراز چشم تو
گرم گلگشت خراسان دو چشمت میشدم
کاش یک شب میسرودم گنبد زرد تو را
فارغ از دنیا، غزل خوان دو چشمت میشدم
کاش یک شب، مینشستم بر ضریح چشم تو
باز هم پابند پیمان دو چشمت میشدم
صحن و ایوان تو را ای کاش جارو میزدم
چون کبوترها، نگهبان دو چشمت میشدم
کاش یک شب بوی گل میچیدم از چشمان تو
بلبل باغ و گلستان دو چشمت میشدم
ضامن آهوست، چشمان شهید روشنت
کاش آهوی بیابان دو چشمت میشدم