سلام
امروز توی این پست می خوام به مناسبت ایام الله دهه فجر یادی از یکی از شهدای انقلاب بکنم
شهیدی که به گردن خیلی از شهدامون هم حق داره چه برسه به من وتو
شهیدی که توی روزای انقلاب که هر کسی دل وجرئت نداشت اسمی از دین ببره تمامی رفتارش به جوونها خط می داد
اون روزا خونه آُسید جلال میر افضلی شده بود کانون فرهنگی برای انقلابی ها کانونی که همه کارا توسط جوون زیبایی به نام سید محمد رضا انجام می شد
از برگزاری مراسم سخنرانی گرفته تا پخش اعلامیه
روزایی که از سید حمید هنوز توی این وادی ها نبوده به قول خود سید که هنوز از دین بویی نبرده بوده بگذریم
کم کم در لیست سیاه ساواک اسم جوانی به چشم می خورد که با تازگی توسط عوامل ساواک شناسائی شده بود
فکر کنم فهمیدید از کی می خوام حرف بزنم
اره
شهید سید محمد رضا میر افضلی
شهیدی که در ایام انقلاب در خیابان رحمت اباد رفسنجان در حالی که پیشاپیش تظاهرات حرکت می کرد به شهادت رسید
با شهادت سید محمد رضا تحول عجیبی در زندگی سید حمید ایجاد شد به حدی که زندگی سید رو زیر ورو کرد
وقتی که در اوج خوش گذرانی با پیکرمطهر برادر خود روبرو شد ان وقت بود که سید از اوضاع جامعه کمی با خبر شد وتازه فهمید که چه کسی رو از دست داده
زندگی واقعی سید حمید از اینجا شروع شد
یعنی شهادت محمد رضا نقطه عطفی در زندگی سد حمید شد
اون وقت بود که پای سید حمید به انقلاب وبعد به کردستان ودر اخر به جنوب باز شد
و ان وقت بود که نام سید در لیست مجاهدین راه خدا ثبت شد
راهشان پر رهرو باد